معرفی برترین anime هایی که باید ببینید
انیمه! این عبارتی است که احتمالا از نوجوان های دور و بر زیاد شنیده اید؛ پدیده ای که مثل کامیک بوک و ویدیو گیم سهم زیادی از زندگی آن ها را به خود اختصاص داده و اگر می خواهید با آن ها زبان مشترک داشته باشید، بد نیست که ازشان سر در بیاورید. البته صرفا برقراری ارتباط با نسل جدید هم شرط نیست و فهمیدن یکی از مهم ترین پدیده های فرهنگی و سرگرمی دنیای امروز هم ضرر ندارد.
ماجرا برمی گردد به چند دهه قبل. اصولاً به دلیل سخت بودن تلفظ انیمیشن برای ژاپنی ها، آن ها بهش می گویند انیمه. اما رفته رفته این انیمه خود به یک تعریف و جهان ویژه تبدیل شد. انیمیشن سازی از دهه هفتاد در ژاپن رونق گرفت و نمونه های اولیه اش همان سریال هایی بود که تلویزیون ما در دهه شصت و هفتاد آنتنش را با آن ها پر می کرد، مانند «سندباد» و «فوتبالیست ها».
به مرور هم انیمه های سریالی فضا و ایده های متفاوتی پیدا کردند و تمام و کمال ایده های فانتزی و علمی-تخیلی جدایی ناپذیر از فرهنگ ژاپن را بازتاب دادند و در همین دوران نوابغی ظهور کردند که در قالب انیمه شاهکارهای سینمایی را خلق می کردند.
دهه نود شهرت نام هایی چون هایائو میازاکی، ایسائو تاکاهاتا و مامورو اوشی به خاک آمریکا محدود نبود و انیمه های شگفت انگیزی چون «روح در پوسته» و «آکیرا» سینماگران مشهور هالیوودی را به حیرت وامی داشتند. تا پیش از هزاره جدید، انیمه ها به صورت محدود در غرب دیده می شدند، اما اینترنت و گسترش ارتباطات باعث شد که انیمه در خارج از ژاپن هم طرفداران پروپاقرصی پیدا کند، چه انیمه های سریالی مانند «دراگون بال» و «انیمه» و چه نسل جدید انیمه های سینمایی مانند آثار ساتوشی کن و ماکوتو شینکای که در سال های اخیر طرفداران خاص خودشان را پیدا کرده اند.
این پدیده ژاپنی چه از نظر بصری و چه از نظر روایی به اندازه ای بدیع بوده که تاثیرات آن بر روی سینمای لایو-اکشن و مشخصا هالیوود انکارناپذیر است. بعد از دهه هشتاد بسیاری از طراحی ها و تصویرسازی های انیمیشن ها و کامیک های آمریکایی مشخصا تحت تاثیر انیمه ها قرار دارند و فیلمسازانی چون درن آرونوفسکی و کریستوفر نولان بارها به سرقت ادبی از انیمه ها متهم شده اند. کوئنتین تارانتینو، واچوفسکی ها و زک اسنایدر هم از جمله فیلمسازانی هستند که سعی کرده اند سبک بصری انیمه ها را در سینما پیاده کنند.
امروزه اگر می شنوید که کسی انیمه باز است، در اصل علاقه مند جدی انیمه های سریالی است که معمولا با اقتباس از مانگا یا همان رمان های مصور ژاپنی ساخته می شوند و تولید و پخش آن ها ممکن است به اندازه چندصد اپیزود طول بکشد.انیمه ها تمام مرزهای تخیل را با ایده های عجیب و غریب خود می شکنند اما فراتر از این ایده ها، در روایت و شخصیت پردازی نیز چنان غنایی دارند که بررسی و تحلیل هرکدام از آن ها می تواند به کلاس فیلمنامه نویسی تبدیل شود.
«دفترچه مرگ» (Death Note)
موجوداتی به نام شینیگامی وجود دارند که به نوعی مامور مرگ هستند. یکی از آن ها دفتر یادداشت خودش را گم می کند و این دفترچه به دست یک پسر نوجوان می افتد. کافی است تا اسم و علت مرگ هر کسی در این دفترچه نوشته شود تا دستور اجرا شود. صاحب این دفترچه سعی می کند تا از آن برای کسب قدرت بیشتر و تغییر نظم جهانی استفاده کند و یک کارآگاه خبره هم سایه به سایه در تعقیب اوست.
توکیو غول» (Tokyo Ghoul)
ماجرا درباره بحران اگزیستانسیالیستی پسر جوانی است که مورد حمله یک غول قرار می گیرد و به سختی زنده می ماند ولی بعد از آن به یک نیمه انسان نیمه غول تبدیل می شود. غول های برای بقا به گوشت و خون انسان نیاز دارد. اما او می خواهد به هر طریقی انسانیت خود را حفظ کند. با این وجود غول بودن قدرت ویژه ای را به او می بخشد و وقتی جان خودش و دیگران به خطر می افتد، چاره ای ندارد جز اینکه کمی هم هیولا باشد.
«حمله به تایتان» (Attack on Titan)
اگر از هر خوره انیمه ای بپرسید که کدام انیمه را حتما باید تماشا کنم، بدون شک می گویند «حمله به تایتان» که پخش فصل جدید آن اخیرا به پایان رسیده، پدیده ای است که دیگر نمی شود آن را به یک سریال یا مانگا محدود کرد و تماشا نکردن آن به معنای دور افتادن از دنیای امروز است.
برای بقا از شر موجودات غول پیکری که با نام تایتان شناخته می شوند، انسان ها ناچارند که زندگی خود را درون شهرهایی ادامه دهند که دیوارهایی بلند و عظیم دور آن ها کشیده شده. ولی وقتی چند تایتان از سد همین دیوارها هم عبور می کنند و شهر تسخیر می شود، چاره ای نیست جز اینکه گروهی از مردم دست به مقابله بزنند، مبارزه ای که رازهای بسیاری را آشکار می کند و نشان می دهد که علاوه بر دشمنان پشت دروازه، باید نگران چیزهای دیگری هم باشند.
«سایکو پس» (Psycho-Pass)
فضای تیره و تار و پارانویید «سایکوپس» یکی از رمان های علمی-تخیلی فیلیپ کی. دیک مثل «آیا آدم مصنوعی ها خواب گوسفند برقی می بینند؟» منبع اقتباس «بلید رانر» یا «گزارش اقلیت» را به یاد می آورد که با فضای در از هیجان و آشوب انیمه ها ترکیب شده. داستان در آینده ای نزدیک اتفاق می افتد که یک سیستم هوشمند فکر و ذهن تمام شهروندان را تحت کنترل دارد و با رصد کردن افکار و احساسات قبل از ارتکاب جرم جلویش را می گیرد.
در این دنیا حتی فکر کردن به خلاف هم جرم حساب می شود و مأمورانی برای مبارزه و به دام انداختن شهروندانی با افکار خطرناک تعلیم دیده اند.
رویش مدیا