داغ‌ترین‌ها

دونفره خیلی صمیمی مه لقا باقری با یک مرد جذاب زندگی و رفتار صحیح با بیمار دوقطبی پیامهای جوکری شاهرخ استخری و سحر ولدبیگی به هم حرفهای تازه منتشر شده درباره محمدرضا گلزار که وایرال شد راز ترشی و لعابدار شدن خورشت کرفس شیر مادر زمانی فاسد میشود که … عکس قبل انقلابی بهرنگ علوی هم منتشر شد دستور تهیه کتلت بادمجان با گوشت+ اندازه دقیق مواد لازم اعترافات جالب و جنجالی فیروز کریمی درباره خودش طرز تهیه کباب کوبیده خوشمزه خانگی بدون گوشت مادربزرگ نفس بازغی کنار پسر معروفش با این کوکو سیب زمینی مجلسی، همه رو سورپرایز کن دلیل بستری شدن اکبر زنجانپور در بیمارستان آموزش یه ترشی مجلسی مخصوص با کلم قرمز هنرنمایی همسر بهرام رادان در پخت آش دندونی پسرش آموزش مرغ سوخاری رژیمی؛ بدون روغن و بی نهایت خوشمزه زندگی شخصی دونالد ترامپ+ عکس همسران و تعداد فرزندانش طرز تهیه کتلت بادمجانی که مثلشو جایی نخوردی چرا مصرف زیره سبز این قدر توصیه می شه؟ صحنه زشت آخر بازی استقلال و الهلال

4

آقای مازیار لرستانی، شما هم؟

  • کد خبر : 34360
  • 22 اردیبهشت 1403 - 9:51
آقای مازیار لرستانی، شما هم؟

حرفهای جالب مازیار لرستانی از دوران کودکی اشیکی از پست های جالب منتشر شده در صفحه اینستاگرام مازیار لرستانی که با عکس دوست داشتنی دوران کودکی اش همراه بود، به نوعی لو دادن عادات دوران کودکی بود که در آن، آقای بازیگر از پستانک خوردنش تا سن ۶ سالگی اش تا تارزان شدن هایش گفت […]


حرفهای جالب مازیار لرستانی از دوران کودکی اشیکی از پست های جالب منتشر شده در صفحه اینستاگرام مازیار لرستانی که با عکس دوست داشتنی دوران کودکی اش همراه بود، به نوعی لو دادن عادات دوران کودکی بود که در آن، آقای بازیگر از پستانک خوردنش تا سن ۶ سالگی اش تا تارزان شدن هایش گفت که در نوع خود جالب توجه بود.حرفهای آقای بازیگر اکثر ما را به یاد شیطنت های دوران کودکی مان می اندازد، شیطنت هایی که بخشی از آن مربوط به بهم ریختن تشک ها و پریدن از روی آنها می شود.مازیار لرستانی با این عکس جالب همراه با پستانک خود نوشت:در استانه دوسالگی بودم. کنجکاو و بازیگوش تنها وابستگی ام به پستانگی قرمز رنگ بود که از شش ماهگی تا شش سالگی (زمان) تحصیل کلاس اول دبستان از خود دور نمی کردم.کارتونهای مورد علاقه،ام سوپر من و تارزان بودند. کاراکترهای خیالی که در تکوین شخصیت ام مرا مسوول و دقیق به اطرافیانم نگه میداشت چند سال بعد… اوج این احساس در من با سریال مرد شش ملیون دلاری شدت گرفت.همیشه میخواستم کاری برای کسی بکنم تا خوشحالش کنم یا دردی را تسکین بدهم، حتی اگر شده با جوک گفتنت.مادرم معلم و پدرم قاضی و من در هردوی این فضاها مدرسه و دادگستری دنبال سوژههای جذاب برای تقلیدهای شبانه و سرگرمی اهل خانه بودم.این وضع تا سالهای ورود به مقطع ابتدایی ادامه داشت….من خودم را سوپر من و تارزان تصور میکردم و اغلب از بالای ردیف تشکهای چیده شده روی هم برای،مهمانان با نعرههای تارزان مانند سقوط آزاد میکردمو یا به سبک سوپر، من به قصد پروازی نجات بخش خودم را از بالای کمد روی رختخوابهای درهم و برهم بازی قبل پرتاب میکردم…. و بعد که… مادر و خاله..می آمدند و می فهمیدند… و برای مرتب کردن سرزنش وار سخنرانی می کردند… پا به فرار میگذاشتم و گوشه ای پنهان میشدم تا برای سوپر من و تارزان درونم نقشه بهتری بکشم……….بازی از نو…

بیشتر بخوانید
حس همسر بهرام رادان در روز تولد علی سنتوری
لینک کوتاه : https://rouyeshemrouz.ir/?p=34360

برچسب ها

خبرهای مشابه

ثبت دیدگاه

مجموع دیدگاهها : 0در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : ۰
قوانین ارسال دیدگاه
  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.

برچسب‌ها