دکتر عقیل منصوری
۱. روز نسیم مهر؛ نگاهی به فلسفه نامگذاری
در تقویم رسمی جمهوری اسلامی ایران، روز ۵ خرداد با عنوان «روز نسیم مهر؛ حمایت از خانوادههای زندانیان» شناخته میشود. انتخاب این عنوان نشان از توجه قانونگذاران و نهادهای اجتماعی به جنبههای پنهان مجازات دارد؛ جنبههایی که برخلاف تصور عمومی، تنها فرد زندانی را تحتتأثیر قرار نمیدهند، بلکه خانواده، همسر، فرزندان و حتی موقعیت اجتماعی اطرافیان او نیز بهشدت دستخوش تغییر میشود.
عبارت «نسیم مهر» حامل نوعی لطافت، دلجویی و حمایت است؛ گویی جامعه، در مقام ترمیمکننده زخمهایی است که ناخواسته به خانوادههای زندانی وارد شده است. این نامگذاری میتواند آغازی برای گفتمانسازی تازهای باشد درباره حقوق اجتماعی اقشار فراموششده و تقویت حس مسئولیتپذیری اجتماعی.
۲. خانواده زندانی؛ قربانی خاموش مجازات
هرچند زندان به عنوان ابزار مجازات و اصلاح بزهکاران تعریف شده است، اما در عمل تبعات آن به افراد دیگر نیز سرایت میکند. خانواده زندانی، به ویژه در مواردی که نانآور اصلی در بند است، با مشکلات معیشتی، طرد اجتماعی، اضطراب روانی، محرومیت آموزشی فرزندان، و برچسبهای ناعادلانه مواجه میشود.
مطالعات نشان دادهاند که فرزندان زندانیان بیشتر در معرض ترک تحصیل، افسردگی، بزهکاری ثانویه و طرد همسالان قرار دارند. زنان این خانوادهها نیز اغلب مجبور به ایفای چند نقش همزمان هستند: مادری، پدری، نانآوری و محافظت روانی.
جامعهای که نتواند از این گروه حمایت کند، ناخواسته زمینه تکرار جرم، تولید فقر و شکلگیری زنجیره بزهکاری را فراهم میسازد. بنابراین، حمایت از خانواده زندانیان نه فقط اقدامی انساندوستانه، بلکه سیاستی پیشگیرانه در کاهش جرم و بازتولید آسیبهای اجتماعی است.
۳. نگاهی آماری به وضعیت خانوادههای زندانیان در ایران
بر اساس آمار سازمان زندانها و اقدامات تأمینی و تربیتی کشور، در حال حاضر بیش از ۲۰۰ هزار زندانی در کشور وجود دارد. اگر تنها بهطور میانگین برای هر زندانی ۳ عضو خانواده در نظر بگیریم، بیش از ۶۰۰ هزار نفر بهطور مستقیم تحت تأثیر زندانی شدن یک فرد قرار دارند.
بیش از ۶۰٪ این خانوادهها از اقشار کمدرآمد و فاقد بیمههای حمایتی هستند. همچنین بخش عمدهای از آنان در مناطق حاشیهای شهرها زندگی میکنند که دسترسی کمتری به خدمات آموزشی، درمانی و رفاهی دارند. این ارقام اهمیت موضوع را دوچندان میکند و لزوم برنامهریزی دقیقتری را برای این جمعیت خاموش گوشزد مینماید.
۴. نقش نهادهای دولتی و عمومی در حمایت از خانواده زندانیان
در سالهای اخیر، نهادهایی چون «بنیاد حمایت از خانواده زندانیان»، «ستاد دیه»، «کمیته امداد امام خمینی»، و «سازمان بهزیستی» فعالیتهایی را در زمینه حمایت از خانواده زندانیان انجام دادهاند. از ارائه کمکهای معیشتی گرفته تا مشاورههای روانشناسی و کمک به تحصیل فرزندان.
یکی از اقدامات مهم، ایجاد کارگاههای توانمندسازی برای همسران زندانیان است تا بتوانند از طریق آموزش مهارتهای شغلی مانند خیاطی، قالیبافی، آشپزی یا فروش آنلاین، بخشی از نیازهای مالی خود را تأمین کنند. با این حال، این تلاشها هنوز با سطح نیاز واقعی فاصله زیادی دارد و گستردگی آسیبها ایجاب میکند که دستگاههای دولتی با نگاهی کلانتر و ساختاریتر وارد میدان شوند.
۵. جامعه و مسئولیت اجتماعی؛ ضرورت تغییر نگاه عمومی
یکی از چالشهای جدی خانوادههای زندانیان، نگاه تبعیضآمیز و گاه تحقیرآمیز جامعه به آنهاست. انگزنی اجتماعی، محرومیتهای شغلی، دوری از اقوام، و حتی طرد فرزندان در مدارس، زخمهایی عمیق بر پیکره این خانوادهها وارد میکند.
برای عبور از این وضعیت، باید گفتمان عمومی را اصلاح کرد. رسانهها، سینما، شبکههای اجتماعی و نظام آموزش رسمی، نقش مهمی در تغییر نگرش مردم دارند. خانواده زندانی نباید «جرمپذیر بالقوه» تلقی شود، بلکه باید او را «قربانی ناخواسته مجازات» دانست که مستحق همدلی، کمک و حمایت است.
۶. جایگاه خانواده زندانی در آموزههای دینی و فرهنگی
در فرهنگ اسلامی، تأکید ویژهای بر حمایت از مستضعفان و مظلومان شده است. روایات متعددی از پیامبر اسلام (ص) و اهل بیت (ع) در خصوص رسیدگی به خانواده افراد گرفتار آمده وجود دارد. به عنوان نمونه، در حدیثی آمده است:
«من فکّ کربه عن مؤمن، فکّ الله کربه یوم القیامه.»
یعنی «هرکس گره از کار مؤمنی بگشاید، خداوند گره از کار او در روز قیامت خواهد گشود.»
همچنین در سیره امام علی (ع) نیز میبینیم که همواره از افراد ناتوان، بیپناه و رهاشده در جامعه حمایت کرده است. با چنین پشتوانهای، جامعه دینی نه تنها مجاز، بلکه موظف است از خانواده زندانیان بهعنوان بخشی از بدنه رنجکشیده اجتماع مراقبت کند.
۷. حمایت از خانواده زندانیان؛ محور عدالت ترمیمی
عدالت ترمیمی (Restorative Justice) رویکردی نوین در نظام عدالت کیفری است که بهجای تمرکز صرف بر مجازات مجرم، بر ترمیم روابط آسیبدیده، کاهش صدمات و بازسازی اجتماعی تأکید دارد. در این چارچوب، خانواده زندانیان نیز بهعنوان یکی از قربانیان چرخه جرم شناخته میشوند.
سیاستگذاران میتوانند با الهام از این رویکرد، طرحهایی مانند آموزش مهارتهای زندگی به فرزندان زندانیان، کمک به ازدواج و اشتغال آنها، یا ایجاد مراکز رفاه ویژه برای همسران زندانیان را اجرا کنند. عدالت ترمیمی بهجای ایجاد شکاف، بهدنبال همدلی و بازگرداندن امید به خانوادههاست.
۸. مسئولیت رسانهها؛ از سیاهنمایی تا آگاهیبخشی
نقش رسانهها در ترویج فرهنگ حمایت از خانواده زندانیان بسیار کلیدی است. متأسفانه در برخی فیلمها یا سریالها، خانواده زندانیان بهعنوان افراد حاشیهای، مجرمزاده یا فاقد اخلاق معرفی میشوند. این تصویرسازی نه تنها ناعادلانه، بلکه عاملی برای استمرار طرد اجتماعی است.
در نقطه مقابل، رسانههای مسئول میتوانند با تولید مستندهای واقعگرا، گفتگو با کارشناسان، انتشار داستانهای موفقیت، و پویشهای مردمی، فضای جدیدی از همدلی و درک متقابل را در جامعه رقم بزنند.
۹. راهکارهای پیشنهادی
برای تحقق کامل اهداف روز نسیم مهر، اقدامات زیر پیشنهاد میشود:
توسعه برنامههای حمایتی بلندمدت: تأمین بیمه درمانی، بازتوانی اجتماعی، و اعطای وامهای اشتغال برای خانوادههای زندانی.
حمایتهای فرهنگی: برگزاری هفته فرهنگی نسیم مهر در مدارس، مساجد و رسانهها برای آموزش کودکان و نوجوانان درباره همدلی اجتماعی.
حمایت قضایی: ارائه تخفیف مجازات، یا آزادی مشروط به زندانیانی که سرپرست خانواده هستند، در صورت حسن رفتار.
توانمندسازی اقتصادی: حمایت از مشاغل خانگی و کسبوکارهای خرد توسط زنان خانواده زندانیان.
مشارکت مردمی: تشویق خیرین برای پذیرش سرپرستی تحصیلی یا شغلی یک یا چند فرزند زندانی.
نتیجهگیری
روز نسیم مهر، فرصتی برای بازخوانی یک مسئولیت بزرگ است: حمایت از کسانی که در سایه جرم دیگران، بیصدا رنج میبرند. اگر جامعه، نهادهای مدنی، دولت و رسانهها دست به دست هم دهند، میتوانند این روز را به یک جریان اجتماعی مستمر تبدیل کنند؛ جریانی که نه تنها رنج را کاهش میدهد، بلکه چرخه بزهکاری را نیز از مسیر بازتولید خارج میسازد.
حمایت از خانواده زندانیان، نه تنها نشانهای از بلوغ اجتماعی، بلکه تجلی عدالت، اخلاق و انسانیت در جامعه است. نسیم مهر، نه یک روز در تقویم، بلکه نسیمی است برای زندگیبخشیدن به امیدهایی که در پس میلههای بیعدالتی اجتماعی خاموش شدهاند.