۱- اگر چند وقت یک دفعه از جلوی مجلس یا دفتر ارتباطات مردمی دولت و قوه قضائیه رد شده باشید؛ مرتبا با مردمی روبرو میشوید که برای موضوعاتی مانند کمبود دارو، کمبود تامین ارزی نهادههای کشاورزی و سایر مسائل ضروری تجمع کردهاند.در سالهای تحریم معمولا توضیح مسئولان هم این بوده که به دلیل محدودیت منابع ارزی ، امکان تخصیص به موقع پول برای واردات ضروری وجود ندارد. حال آنکه در کشف تخلفاتی مانند چای دبش به وضوح میتوان دید؛ پولی که از برنامه موشکی و فضایی ایران تا دارو و شیر خشک معطل آن هستند به سادگی در اختیار عدهای سوداگر و دلال و دزد و جنایتکار قرار گرفته و مورد سوء استفاده قرار میگیرد.
۲- وقتی وارد اینترنت و شبکههای اجتماعی میشوید و با انبوهی از سایتها، کانالها و صفحات ترویج دهنده فساد روبرو میشویم؛ باز به وضوح میبینیم زنجیره اتصال مشترک تامین مالی همه این فعالان فساد که به هیچ نهاد نظارتی پاسخگو نیستند؛ حمایت مالی و تبلیغات و خرید و فروشی است که در همین شبکه بانکی بدون هیچ ممانعت و نظارتی جریان دارد.
۳- شریان فروش فیلتر شکن، همینجاست. کانال دونیت برخی چهرههای فاسد استریم گیم و مدل و سبک زندگی همین جاست. محل کارت به کارت خرید کالاها و خدمات ممنوعه جنسی و غیر اخلاقی همین جاست. ماهواره فروش، دارو و محرک و مخدر فروش همین جاست. گذرگاه سرچشمههای تامین مالی فساد همه همین جاست اما یک سری کلید بی مصرف فیلتر و دادنامه برخورد با اشباحی که هیچ جا جز شبکه بانکی نمیتوان رد دقیقشان را زد، دست نهادهای نظارتی است.
۴- ده سال است که با ظهور و سقوط هر بانک و موسسه مالی ناتراز و متعاقب آن خلق پول بیپشتوانه یک موج تورمی، سفره مردم را غارت کرده، پایه پولی و ارزش ارزی تغییر پیدا کرده و با یک جابجایی قیمتی ظاهر پولها با یکچندم ارزش واقعی ش برگشته اما مردم فقیر و گرفتار تر شده اند و باز هیچ تردستی که نظارت نگردنش یا شراکتش در این جادوی ویرانگر محرز با همه شبکه و جریانش معرفی و مفتضح نشده است.
۵- گفته می شود رمز تورم منفی جاهایی مثل افغانستان جنگ زده که هیچ ندارد ، نبود بانک در این کشور است. همین موضوع درباره عراق بی ثبات هم گفته میشود. نمیدانیم چقدر این حرف دقیق است اما همین قدر میدانیم که از اقتصاد دان گرفته تا مرجع تقلید، از تذکرات صریح رهبری گرفته تا بیلبورد پاک شده میدان ولیعصر تهران، از بحران خانههای خالی و ابرتورم مسکن تا نابودی زندگی مردم در بورس، از مساله حجاب و عفاف و زنجیره تامین بازار مد و تبلیغ فساد گرفته تا نابودی تدابیر دولت در کتترل بحران جمعیت، از گرسنگی کودکان بی شیرخشک تا زخم کودکان پروانهای، از حبس پول ملت در حساب خودروساز بی انصاف تا هر نوع آزار وام گیرندگان ازدواج و کشف اختلاسهای چند هزار میلیاردی، یک جریان دبشی برای تولید نارضایتی و ضربه زدن به آبروی نظام در دل شبکه بانکی و یا خود بانک مرکزی اسم و نقش خود را پشت نقاب اسم چای دبش و بابک زنجانی و بانک آینده و جمشید بسم الله و امیرمنصور آریاها پنهان میکند.
۶- رفقای انقلابی و بروکرات غیر انقلابی!بازی نخورید.اینکه جریان فساد چای دبش در این دولت بوده یا دولت قبل، کمترین اهمیتی ندارد.آن چیزی که کمر به نابودی نظام و مردم ایران بسته و با خدعه همه را سر کار گذاشته و مانند اپیدمی پنهان و پیدا میشود را دریابید.نظام پولی و بانکی یعنی همان تنگه احدی است که سرنوشت رویارویی کشور در همه عرصههای فرهنگی و اجتماعی و سیاسی را تعیین میکند و فعلا از نظر هیچ نهادی ، شخم زدن دبش در آن اولویت نداشته است.