1

بهشتی را نشناختیم

  • کد خبر : 29450
  • 05 بهمن 1401 - 2:51
بهشتی را نشناختیم
با فقدان شهیدبهشتی، انقلاب، مدیر و دیدبان هوشیاری را از دست داد که ازدریچه کرامت انسان و حقوق_بشر به اوامر و نواهی الهی می‌نگریست

دکتر عقیل منصوری

بر خلاف تصاویر و فیلم‌های گزینش شده از آیت‌الله دکتر سیدمحمدحسین بهشتی کمتر فرد یا گروهی بتوان یافت که بتواند مدعی خوانش بدون تحریف و سانسور آن شهید مظلوم باشد.
چه این که باید مظلومیت او پس از شهادت‌ش را اعظم از ظلم‌هایی دانست که از سوی بخشی از جامعه‌ی همیشه دهان گشاده و حراف هیجان‌طلب نخبه ستیز در حیات ظاهری اش برا او روا داشته شد،دانست.

مظلومیت شهید بهشتی ،مهجوریت تفکر والای بهشتی بزرگ است. منظومه بزرگ و فاخری که با حذف فیزیکی و در نهایت تحریف و تغییر میراث فکری به تدریج از عرصه‌ی جریان‌های زنده‌ی کشور کنار رفته و حالا تبدیل به حسرتی بزرگ شده است.

در میان جریان‌های موجود کشور هم اصولگرایان به دلیل نقش بهشتی در شکل‌گیری جامعه روحانیت مبارز و همچنین مرام ضد چپ‌گرایی و مبارزه بی‌امانش با لیبرالیسم و هم اصلاحطلبان به دلیل اعتقاد و التزام آن بزرگوار به آزادی و قانون و نهادسازی در جامعه دموکراتیک می‌توانند ادعا کنند که میراث دار او هستند اما واقعیت این است که شخصیت شهید بهشتی یک نگره‌ی جامع است که با تسلط و پافشاری بر اصول،به دنبال اصلاحات نوین در بافت فرهنگ و جامعه اسلامی بود و این #اصولگراییاصلاحطلبانه اش تا همیشه روبروی سوء تفاهم‌هایی چون تحجر و اصول‌سواری به جای #اصولگرایی و تجدید نظر طلبی به نام #اصلاحطلبی ایستاده است.

با فقدان شهیدبهشتی، انقلاب، مدیر و دیدبان هوشیاری را از دست داد که ازدریچه کرامت انسان و حقوق_بشر به اوامر و نواهی الهی می‌نگریست و با فهم‌دقیق دینی ارزش‌های عقل بنیاد تجدد را فراتر از تحلیل،مورد تدقیق قرار می‌داد.

بیشتر بخوانید
به چه کسانی رای نمی دهم

درخت اندیشه‌ی بهشتی پای در سنت فرهنگی و شاخسار در دل تجدد و فکر نوین بشر داشت تا به سبزینه‌ی فکر اسلامی بتواند ضمن سم‌زدایی از هوای جدید فکر غربی، آن را در خدمت فهم نوینی از دین قرار دهد که توانایی اداره اجتماع را دارد.

سیر در اندیشه‌ی بهشتی از قم تا تهران و از تهران تا هامبورگ نشان می‌دهد که او شاهراه ارتباطی معرفت‌شناسی دینی و ساحت شناخت‌شناسی خرد متعارف را یافته بود و چه تلخ که این پروژه که در آن نوآوری‌های فقهی و مدیریتی می‌توانست سرنوشت انقلاب و اسلام را به وسیله بازتعریف پیش‌فرض‌ها به سمت کارا نمودن معارف دینی و اخلاق و ائیدولوژی معطوف به مدیریت ،تغییر بدهد با شهادت وی نیمه تمام مانددو هیچ‌گاه از همان‌جایی که رها شده،پی گرفته نشد.

شهید بهشتی نماد نوشتن قانون اساسی برای جمهوری اسلامی_ایران است.نماد بلوغ انقلاب و تغییرخواهی به یک نظام مستقر که قادر است به وسیله تعریف نهادهای پویای اجتماعی و قدرت مستقل دین برای نظارت همیشگی به قدرت سیاسی،فهم انقلابی را به مثابه یک فرهنگ بینشی به مدیریت تزریق کند.

و این گونه بهشتی هم نیای بازگشت به اصول است و هم بنیان گذار اصلاح مداوم.

کسی که از خود کم بینی رو به سوی معرفت غرب ندارد و از سر اعتماد به نفس کاذب در مقابل دستاوردهای فکری بشری نمی‌ایستد.

فهم نهادی شهید بهشتی از جامعه، فکر یک انسان آگاه آزاد است که می‌تواند در مقابل دریای اندیشه‌ها غواصی کرده و گوهر استخراج نماید و اعتقاد به الهیاتی است که به جای درگیری در جزئیات و زمین‌گیر کردن انسان مومن در ظواهر و تزویر به او زندگی را می آموزد و امید و انگیزه حرکت می‌دهد.

بیشتر بخوانید
سرباز کوچک خدا در این شب قدر

الهیاتی آزادی‌بخش و معطوف زندگی خوب انسان‌ها…

لینک کوتاه : https://rouyeshemrouz.ir/?p=29450

برچسب ها

خبرهای مشابه

ثبت دیدگاه

مجموع دیدگاهها : 0در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : ۰
قوانین ارسال دیدگاه
  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.

برچسب‌ها